لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ

تیرآتش بر گلوی خیمه ها فرو رفت، خون زبانه کشید، گهواره لرزید، سرباز شش ماه آخرین سلاحش را رها کرد، حنجره حسین آتش گرفت.. .

امید بی پایان

ما به مقدار امیدمان درِ خانۀ خداوند متعال می‌رویم نه به مقدار گناهان‌مان؛ نه به مقدار نیازمان؛ نه به مقدار اضطرارمان. ما امیدمان به خدا چقدر است؟ «یا من ارجوه لکلّ خیر». واقعاً؟!...

 

 

متن کلیپ:

با دعا می‌شود کاری کرد که با موشک نمی‌شود! باور کنیم. با دعا می‌شود کاری کرد که با لشگر لشگر نیروهای رزمنده نمی‌شود. حالا به احترام اضطرارِ برادران دینیِ خودمان این را باور کنیم. واقعاً یک شب بنشینیم برنامه‌ریزی بکنیم اگر واقعاً ظهور نزدیک بود من دارم چی کار می‌کنم. با دعا اسلام را یاری کنیم. نیاز به دعا داریم.

برنامه‌ات در این سه ماه چیست؟ «یا من ارجوه لکلّ خیر». واقعاً؟! واقعاً اینجوری هستیم ما؟ ما امیدمان به خدا چقدر است؟ ما به مقدار امیدمان درِ خانۀ خداوند متعال می‌رویم نه به مقدار گناهان‌مان. ما به مقدار امیدمان می‌رویم درِ خانۀ خدا نه به مقدار نیازمان. ما به مقدار امیدمان درِ خانۀ خداوند متعال می‌رویم نه به مقدار اضطرارمان. و بعد آیا به خدا در همۀ زمینه‌ها امید داریم؟ «ارجوه لکل خیر؟».

من(خدا) می‌توانم بی‌سبب اوضاع عالم را تغییر دهم. اوضاع تو را هم می‌توانم بی‌سبب تغییر دهم. امید به خدا داشتن کار خیلی دشواری است! کاری ساده‌ای نیست! «یا من ارجوه لکل خیر» من واقعاً امید دارم به تو؟! واقعاً؟! اگر امید داشتی، آمده بودی همه را گرفته بودی برده بودی. به من نمی‌بینی که اینها را به تو بدهم؟ امید نداری؟ مایوسی؟ ابلیس خیلی کار می‌کند برای ایجاد یأس. تنها گناه کبیره‌ای که بخشیده نمی‌شود یأس از حضرت حق است. «یا من ارجوه» ای خدایی که امید بهش دارم، واقعاً؟! اگر امید داشته باشی، خیلی عالیه، اگر امید داشته باشی دست از دعا بر نمی‌داری، چون از این چیزهایی که پیش خدا هست نمی‌شود گذشت، چون به همۀ آن چیزهایی که پیش خدا هست نیاز داریم.

آیا روز قیامت عملی هست که فایده داشته باشد؟ یک دانه عمل هست روز قیامت فایده دارد، چه فایده‌ای هم دارد! ورق را بر می‌گرداند! آن هم امید و حُسن‌ظن به خداست، هنوز کار می‌کند! [در روایت آمده است که گنهکار را] دارند می‌برندش جهنم، بر می‌گردد پشت سرش را نگاه می‌کند. [بهش می‌گویند:] آقا حساب و کتابت تمام شد، هر چی کار کردیم باز هم کم آوردی، برو یک کمی داغ شو[توی جهنم] بعد برگرد. بعد [خدا] می‌فرماید: «بنده مرا نگه دارید. چرا پشت سرش را نگاه می‌کند؟» می‌گوید: «خدایا امید داشتم آخرش یک‌جوری درستش کنی.» می‌فرماید برگردانیدش.

چرا ماه رجب ما را با «یا من ارجوه لکل خیر» شروع کردند؟ این امید، نقش کلیدی دارد. اگر صدبار جوابت را ندادم، صد و یکمین بار امیدوارانه مثل بار اول بیا، من می‌خواهم ببینم کِی امیدت قطع می‌شود، تو هم بگو هیچ‌وقت. اگر راست بگویی «یا من ارجوه لکل خیر!» تمام است. [بگو:] «خدایا به قدرت تو معتقد هستم، حتی، حتی می‌توانی من را عوض کنی! حتی می‌توانی من را آدم کنی حتی! و من امید دارم، می‌توانی گذشته مرا جبران کنی.»

اگر خواب دیدن برایت، یک رؤیای صادقه، گفتند تو عاقبت به خیر نمی‌شوی و آخرش جزء لشگر یزید می‌شوی، جلوی امام زمان می‌ایستی. به این دلیل. تو هم دلیلش را دیدی که بله زمینه‌اش هست. حالا رفتن تو درِ خانۀ خدا با امید تماشایی است. برو درِ خانۀ خدا بگو خدایا خواب دیدند، اگر تو بیداری هم می‌دیدند، باز تو می‌توانی من را عوض کنی، تو می‌توانی من را تغییر بدهی. همه‌اش ذیل «یا من ارجوه لکل خیر» است..



نوشته شده توسط zahra ghods
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ

تیرآتش بر گلوی خیمه ها فرو رفت، خون زبانه کشید، گهواره لرزید، سرباز شش ماه آخرین سلاحش را رها کرد، حنجره حسین آتش گرفت.. .

آب ، آب از سرش گذشته بود !
وَآتش ،
با دندانهایی زرد ،،،
می خندید !
زیر بارِ شرم و شعله،
قامتِ سرخ خیمه ها خم شده بود،
از رگِ مظلومیت ،
خون بیرون می جهید ،
و َعدالت را حنجره ای کوچک،
با لهجه ا ی خونین ،
تکلّم می کرد ....
ظلم بی آب و آفتاب جوانه می زد ...
زنی زمان را با زبان نگه می داشت ،
صدایش در کوهِ تاریخ منعکس می شد
وَ« ایثار» ، در پیشگاهِ دستهایی افتاده ،
زانو زده بود ،
دشت ،بسترِ سرهای پر از اندیشه بود ....
وَ زندگی میان سرها،
سرگردان...
دختری گریه هایش را با آب در میان می گذاشت ،
قطره های شرم....
بر پیشانیِ آب می نشست ...
و زندگی دامن کشان ،
از دیدگان مرگ، بی تفاوت،
عبور می کرد ......

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
نویسندگان

ما به مقدار امیدمان درِ خانۀ خداوند متعال می‌رویم نه به مقدار گناهان‌مان؛ نه به مقدار نیازمان؛ نه به مقدار اضطرارمان. ما امیدمان به خدا چقدر است؟ «یا من ارجوه لکلّ خیر». واقعاً؟!...

 

 

متن کلیپ:

با دعا می‌شود کاری کرد که با موشک نمی‌شود! باور کنیم. با دعا می‌شود کاری کرد که با لشگر لشگر نیروهای رزمنده نمی‌شود. حالا به احترام اضطرارِ برادران دینیِ خودمان این را باور کنیم. واقعاً یک شب بنشینیم برنامه‌ریزی بکنیم اگر واقعاً ظهور نزدیک بود من دارم چی کار می‌کنم. با دعا اسلام را یاری کنیم. نیاز به دعا داریم.

برنامه‌ات در این سه ماه چیست؟ «یا من ارجوه لکلّ خیر». واقعاً؟! واقعاً اینجوری هستیم ما؟ ما امیدمان به خدا چقدر است؟ ما به مقدار امیدمان درِ خانۀ خداوند متعال می‌رویم نه به مقدار گناهان‌مان. ما به مقدار امیدمان می‌رویم درِ خانۀ خدا نه به مقدار نیازمان. ما به مقدار امیدمان درِ خانۀ خداوند متعال می‌رویم نه به مقدار اضطرارمان. و بعد آیا به خدا در همۀ زمینه‌ها امید داریم؟ «ارجوه لکل خیر؟».

من(خدا) می‌توانم بی‌سبب اوضاع عالم را تغییر دهم. اوضاع تو را هم می‌توانم بی‌سبب تغییر دهم. امید به خدا داشتن کار خیلی دشواری است! کاری ساده‌ای نیست! «یا من ارجوه لکل خیر» من واقعاً امید دارم به تو؟! واقعاً؟! اگر امید داشتی، آمده بودی همه را گرفته بودی برده بودی. به من نمی‌بینی که اینها را به تو بدهم؟ امید نداری؟ مایوسی؟ ابلیس خیلی کار می‌کند برای ایجاد یأس. تنها گناه کبیره‌ای که بخشیده نمی‌شود یأس از حضرت حق است. «یا من ارجوه» ای خدایی که امید بهش دارم، واقعاً؟! اگر امید داشته باشی، خیلی عالیه، اگر امید داشته باشی دست از دعا بر نمی‌داری، چون از این چیزهایی که پیش خدا هست نمی‌شود گذشت، چون به همۀ آن چیزهایی که پیش خدا هست نیاز داریم.

آیا روز قیامت عملی هست که فایده داشته باشد؟ یک دانه عمل هست روز قیامت فایده دارد، چه فایده‌ای هم دارد! ورق را بر می‌گرداند! آن هم امید و حُسن‌ظن به خداست، هنوز کار می‌کند! [در روایت آمده است که گنهکار را] دارند می‌برندش جهنم، بر می‌گردد پشت سرش را نگاه می‌کند. [بهش می‌گویند:] آقا حساب و کتابت تمام شد، هر چی کار کردیم باز هم کم آوردی، برو یک کمی داغ شو[توی جهنم] بعد برگرد. بعد [خدا] می‌فرماید: «بنده مرا نگه دارید. چرا پشت سرش را نگاه می‌کند؟» می‌گوید: «خدایا امید داشتم آخرش یک‌جوری درستش کنی.» می‌فرماید برگردانیدش.

چرا ماه رجب ما را با «یا من ارجوه لکل خیر» شروع کردند؟ این امید، نقش کلیدی دارد. اگر صدبار جوابت را ندادم، صد و یکمین بار امیدوارانه مثل بار اول بیا، من می‌خواهم ببینم کِی امیدت قطع می‌شود، تو هم بگو هیچ‌وقت. اگر راست بگویی «یا من ارجوه لکل خیر!» تمام است. [بگو:] «خدایا به قدرت تو معتقد هستم، حتی، حتی می‌توانی من را عوض کنی! حتی می‌توانی من را آدم کنی حتی! و من امید دارم، می‌توانی گذشته مرا جبران کنی.»

اگر خواب دیدن برایت، یک رؤیای صادقه، گفتند تو عاقبت به خیر نمی‌شوی و آخرش جزء لشگر یزید می‌شوی، جلوی امام زمان می‌ایستی. به این دلیل. تو هم دلیلش را دیدی که بله زمینه‌اش هست. حالا رفتن تو درِ خانۀ خدا با امید تماشایی است. برو درِ خانۀ خدا بگو خدایا خواب دیدند، اگر تو بیداری هم می‌دیدند، باز تو می‌توانی من را عوض کنی، تو می‌توانی من را تغییر بدهی. همه‌اش ذیل «یا من ارجوه لکل خیر» است..

zahra ghods

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی